زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه

حبل المتین

حَبْلُ الْمَتین، روزنامه‌ای چاپ کلکته (بنگال هند) که در دورانی طولانی از نامدارترین و بانفوذترین روزنامه‌های فارسی ـ ‌زبان بوده‌است. این روزنامه را سید جلال‌الدین حسینی کاشانی ملقب به مؤیدالاسلام (کاشان، 13 رجب 1280 ق / 4 دی 1242 ش / 25 دسامبر 1863 م ـ کلکته، 24 آذر 1309 ش / 15 دسامبر 1930 م) منتشر می‌کرد (نک‍ : ادامۀ مقاله). وی به نام خود و یا مؤسسۀ حبل‌المتین، نشریات متعددی در کلکته، و روزنامه‌ای در تهران انتشار داده است.
مؤیدالاسلام در سالهای آخر عمر، نابینا شد و دخترش فخرالسلطان با امضای ف. س. مؤیدزاده و عنوان «دبیرثانی»، حبل المتین کلکته را اداره می‌کرد؛ اما وی از مهر 1307 از سمت خود کناره جست و نام مؤیدالاسلام را مجدداً در سرلوحۀ روزنامه آوردند (نک‍ : پروین، تاریخ ... ، 1 / 304-305). نخستین «منتظم اداره» (مدیر داخلی) و «دبیر ثانی» پیش از فخرالسلطان، آقا محمد جواد شیرازی بود. گفتنی است کمتر صاحب قلم ایرانی بوده‌است که نوشتار یا سروده‌‌ای از او در آن روزنامه به چاپ نرسیده‌باشد (همو، «روزنامه ... »، 471). 

نشریات حبل المتین

1. حبل المتین

نشریۀ هفتگی چاپ کلکته، که از 10 جمادی‌الآخر 1311 ق / 28 آذر 1272 ش / 19 دسامبر 1893 م تا 18 آذر 1309ش / 9 دسامبر 1930 م انتشار می‌یافت (براون، 73)، و گاه با وقفه‌های طولانی و حتى چندساله روبه‌رو بوده است. با توجه به نام روزنـامه ــ که بـرگرفته از مضمون آیـه‌ای از سـورۀ آل عمران (3 / 103) بود ــ از سال هفتم انتشار عبارت «روزنامۀ مقدس» را پیش از نام حبل المتین بر آن افزودند (پروین، همان، 475). 
دوران طولانی انتشار حبل المتین را می‌توان به 5 دورۀ کوتاه‌تر تقسیم کرد که در هریک از آنها، روش و گرایش روزنامه‌ تفاوتهایی با دوره‌های پیش و پس از آن داشته‌است: 
دورۀ اول: در سالهای اول تا پنجم (1311-1317ق / 1893- 1899م)، که به روزنامه‌های فارسی و اردوزبان هندیان از سویی (شیوۀ نگارش و صفحه‌آرایی)، و روزنامه‌های ایران (خود ممیزی و مداهنه) از سوی دیگر، مانندگی داشت (همان، 480-481). 
در جمادی‌الآخر 1315 / 1897، ناشر حبل المتین مشمول مستمری سالانه‌ای از سوی مظفرالدین شاه شد (نک‍ : حبل المتین، چ کلکته، س 5، شم‍ 1، 12 جمادی‌الآخر 1315) و سال بعد لقب مؤیدالاسلامی را از طرف دولت ایران دریافت داشت (سپهر، 310؛ نیز نک‍ : پروین، همان، 471) و شاید مستمری‌اش را نیز افزودند (نک‍ : همانجا). 
دورۀ دوم: از سال ششم تا صدور فرمان مشروطیت رفته رفته توجه حبل المتین به ایران و جهان اسلام افزایش یافت، و از این رو ست که براون آن را «قهرمان اتحاد اسلام» نامیده‌است (همانجا). این نشریه در این دوره به انتقاد ملایم و روشنگرانه از وضع اجتماعی و اقتصادی ایران نیز می‌پرداخت. ورود حبل المتین ــ بـه سبب محتـوای ضدروسـی‌اش ــ نیز دو روزنـامۀ فـارسی چاپ قاهره به دستور امین‌السلطان اتابک اعظم (1275-1325 ق / 1859-1907 م) و از اواخر سال 1318 ق / 1900 م ممنوع گردید؛ این ممنوعیت در مورد آن دو روزنامه 4 سال ادامه داشت، اما در مورد حبل المتین به درستی رعایت نشد و با صدارت عین‌الدوله و مدح او در این روزنامه، آزادی توزیع را بازیافت (مجدالاسلام، 1؛ کسروی، 1 / 32-33، 43-44، 63-64، 76، 105، 153؛ نیز نک‍ : صدر هاشمی، 2 / 201-202؛ کهن،1 / 166). 
دورۀ سوم: در کشاکش مشروطۀ اول تا واژگونی استبداد صغیر. حبل المتین در این دوره نقش فعالی در بازتاب اندیشه‌های مشروطه‌خواهان و رویدادهای ایران و واکنش بیگانگان بر عهده گرفت و مورد استناد روزنامه‌ها و محافل سیاسی غیرایرانی شد. از این‌رو، حبل المتین دورۀ مشروطه‌خواهی، یکی از منابع مهم تاریخی انگاشته می‌شود (پروین، «روزنامه»، 483؛ نیز نک‍ : صادق، 1 / 181؛ براون، 74؛ ملک‌زاده، 184؛ کسروی، 2 / 79). در استبداد صغیر، یکی از اتهامهای آزادی‌خواهان، نوشتن مقاله برای حبل المتین بود (صدرهاشمی، 2 / 210-211؛ ملک‌زاده، 433). گفتنی است که با وجود گرایش اسلامی محتوای آن، این روزنامه از اعتراضهای برخی از شریعتمداران نَرَست؛ ازجمله، در خلال جنبش مشروطه‌خواهی، روزنامه‌ها و اعلامیه‌های شیخ فضل‌الله نوری و هم‌اندیشان وی، نوشتارهایی از حبل المتین را نکوهش می‌کردند. مشروطه‌خواهان تند‌رو نیز با برخی از نوشته‌های آن همراه نبودند (روح القدس، شم‍ 14). 
حبل المتین از مخالفان سرسخت قرارداد 1907م روسیه و انگلیس در مورد منطقه‌های نفوذ آنان بود که این امر موجب ناخشنودی انگلیسیها شد (سیمس ویلیامز، 2؛ کتاب ... ، 29). 
در دو دورۀ بعدی، حبل المتین همچنان روزنامه‌ای نامبردار بود؛ اما نفوذ مردمی و اهمیت سیاسی آن کاهش‌یافت. 
دورۀ چهارم: پس از پیروزی مشروطه‌خواهان تا تعطیلی طولانی روزنامه پس از جنگ جهانی اول. حبل المتین در این دوره از اصلاح کارهای مملکتی می‌نوشت و به‌ویژه به فرهنگ و اقتصاد توجه نشان‌می‌داد. این روزنامه در طول جنگ جهانی اول ــ برخلاف اکثریت ایرانیان ــ به سیاستهای متفقین گرایید، به طوری که ارتش انگلیس نسخه‌های آن را به سود خود در عتبات می‌پراکند (سیمس ویلیامز، همانجا). این رویه شایعۀ ارتباط حبل المتین با سیاستهای بریتانیا را دامن زد (مثلاً نک‍ : خان ملک، 207؛ ب. ش.، 305-311؛ نک‍ : پروین، همان، 485). اما حبل المتین بیش از آنکه هواخواه انگلیس باشد، با رقیب دیرین و هم‌پیمان کنونی‌اش روسیه سر ستیز داشت. افزون بر این، بارها مقامهای اداری و سیاسی بریتانیا در هند، دربارۀ آن روزنامه و دیگر روزنامه‌های مؤیدالاسلام و شخص او، تصمیمهای منفی گرفتند و وقفه‌های طولانی در انتشار حبل المتین را ــ به‌ویژه در سالهای 1295-1296 ش ــ موجب‌شدند. 
سقوط تزاریسم، حبل المتین را به حکومت انقلابی روسیه خوش‌بین ساخت و نوشتارهای زیادی دربارۀ میمنت خارج شدن قدرت استعماری همسایه از صحنۀ سیاسی ایران در آن به چاپ رسید (نک‍ : پروین، همان، 484، 485). پیش از آن، انتقادهایی از دولتهای متفق و به‌ویژه بریتانیا، نایب‌السلطنۀ هند را بر آن داشت که در 23 مۀ 1917 مؤیدالاسلام را به گزینش بی‌طرفی و یا تعطیل کردن نشریه‌های مؤسسۀ حبل المتین فراخواند. کشاکش ادامه یافت؛ تا آنکه سرانجام وی از انتشار حبل المتین خودداری ورزید و از دولت هند تقاضای غرامت کرد (سیمس ویلیامز، همانجا). خاموشی حبل المتین حدود 5 سال به درازا کشید. 
دورۀ پنجم: در 19 ذیقعدۀ 1342ق / 2 تیر 1303ش / 23 ژوئن 1924 م، بار دیگر حبل المتین به‌عنوان شمارۀ نخست سال سی و دوم، درآمد. این بار روزنامه بر لزوم نوسازی کشور پافشاری می‌کرد. در این دوره اگرچه مقاله‌ها و خبرهای منفی آن نسبت به سیاست انگلیس در ایران و منطقه افزایش‌یافت، در مورد داخل کشور روش محتاطانه‌ای در پیش گرفت و از اندرزگویی فراتر نرفت. مداهنه نسبت به رضا شاه و بدگویی گسترده از دوران پیش از او ــ بدون اشاره به لقب و مستمری کلان مؤیدالاسلام ــ از ویژگیهای آخرین دورۀ انتشار حبل المتین است و آن را از روزنامه‌های داخل کشور ــ که نقل قولهای فراوانی هم از آنها می‌شد ــ ممتاز نمی‌سازد (نک‍ : پروین، «روزنامه»، 485)؛ این روش حمایت مالی و معنوی پهلوی اول را برانگیخت (رحیم‌زاده، 162؛ سیمس ویلیامز، 2-3). در چهارمین سال از سلطنت رضا شاه، حمایت مالی دولت ایران از این روزنامه با تصویب مجلس رسمیت یافت (پروین، همان، 486). 
افزون بر ایرانیان و مسلمانان هند، حبل المتین در میان مردم افغانستان و فرارود (ماوراءالنهر) و قفقاز و عتبات نیز همکاران، خوانندگان و هواداران بسیار داشت. گواهان متعدد از اثرگذاری این روزنامه در تحول اجتماعی و سیاسی آن سامان خبرداده‌اند (بنیگسن، 158؛ کارر دانکس، 164). 
گفتنی است که از یک سال پیش از صدور فرمان مشروطه، 500 نسخه از حبل المتین در عتبات به رایگان پخش‌می‌شد و چنان‌که اکثر منابع گواهی‌داده‌اند، بهای آن را زین‌العابدین تقی‌یف بازرگان ایرانی مقیم بادکوبه می‌پرداخت و برخی از مراجع تقلید، همچون حاج میرزا حسن ممقانی، مقلدان را به خواندن حبل المتین تشویق‌می‌کردند (کسروی، 1 / 42-43). 
پاره‌ای از مقاله‌ها و خبرهای حبل المتین نیز به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه ترجمه‌می‌شد و به دست اروپاییان و مستعمره‌نشینان آنان می‌رسید؛ از آن جمله، مجلۀ «جهان اسلام» چاپ پاریس، در 20 سال انتشار خود (1906-1926م) نزدیک به 400 بار از حبل المتین و نشریه‌های وابسته به آن نقل قول کرده، و گاه تمامی مقاله‌های شماره‌ای را به زبان فرانسه برگردانده و به چاپ رسانده است. 
گزارشهای محرمانۀ مقامهای انگلیسی هندوستان نشان می‌دهد شمارگان حبل المتین که در ابتدا 000‘5 نسخه بوده‌است، تا مشروطۀ دوم رو به افزایش داشت. یکی از آگاهان شمار چاپ آن را در جریان جنبش مشروطه تا 000‘35 گزارش‌کرده‌است؛ اما در سالهای آخر، فقط دو تا 3 هزار نسخه از آن به چاپ می‌رسید (ایران‌پرست، 281؛ نیز نک‍ : پروین، همان، 478). 
چاپخانۀ حبل المتین در سراسر دورۀ انتشارش متعلق به ناشر روزنامه بود و شمار درخور توجهی کتاب نیز منتشرکرد. آن چاپخانه روزنامه را تا نیمۀ سال هفتم در 12 صفحۀ دوستونی به اندازۀ 25×17 سانتی‌متر به چاپ سنگی می‌رساند. از آن پس، نوع چاپ روزنامه حروفی شد و در 16 تا 24 صفحۀ دوستـونی بـه قطع 5 / 37×17 سانتی‌متـر انتشاریـافت (نک‍ : همان، 475). 

2. حبل المتین، چاپ تهران

 حبل المتین کلکته پس از انتشار بیش از یک ماه طول می‌کشید تا به تهران برسد. این مشکل و افزایش شمار خوانندگان و برخورداری ایرانیان از آزادی بیان و قلم در روزنامه‌های داخلی دوران مشروطیت اول، مؤسسۀ حبل‌المتین را بر آن داشت که روزنامه‌ای روزانه در پایتخت ایران منتشر کند. این کار به سید حسن کاشانی برادر کهتر مؤیدالاسلام سپرده شد که پیش‌تر در کلکته دو روزنامۀ مؤسسۀ حبل‌المتین را اداره کرده بود. وی از سالها پیش در پایتخت ایران می‌زیست و در جنبش عدالت‌خواهی هم سهمی داشت و از 29 جمادی‌الآخر 1319 به جرم شب‌نامه‌‌نویسی دو سال به دهکده‌ای تبعید شد (نک‍ : کسروی، 1 / 68). 
حبل المتین از 15 ربیع‌الاول 1325 تا 14 رجب 1327 ق / 29 آوریل 1907 تا 31 ژوئیۀ 1909 م، هفته‌ای 6 شماره در تهران ــ و مدت کوتاهی در رشت ــ به چاپ رسید (نک‍ : حبل المتین، چ تهران، س 1، شم‍ 1). در سرلوحۀ این روزنامه، «جلال‌الدین مؤیدالاسلام صاحب امتیاز روزنامۀ هفتگی و یومیۀ حبل المتین» و سید حسن کاشانی «نایب مدیر» معرفی می‌شد. حبل المتین تهران وانمودمی‌کرد که شعبه‌ای از روزنامۀ چاپ کلکته است (س 1، شم‍ 3) و مدیریت واقعی را مؤیدالاسلام برعهده دارد (س 2، شم‍ 28). شیخ یحیى کاشانی روزنامه‌نگار نامدار مشروطۀ دوم، کار خود را از این روزنامه آغاز کرد و از شمارۀ بیستم نامش را به عنوان «دبیر» در سرلوحۀ آن نوشتند. 
حبل المتین روزنامه‌ای خبری ـ سیاسی، آزادی‌خواه و ملت‌مدار بود؛ از این نظرها، تفاوتهایی نیز با روزنامۀ مادر چاپ کلکته داشت. مبارزه‌اش در کشاکش مشروطه با استبداد، دشمنی محمدعلی شاه را برانگیخت و موجب پیگرد و تنبیه سید حسن و 7 تن دیگر شد. پس از کودتا و بمباران مجلس، سید حسن به قفقاز گریخت و از آنجا به رشت رفت و حبل المتین روزانه را بار دیگر با حمایت مالی سردار منصور رشتی (اکبر) منتشرساخت. آن‌گاه به همراه اردوی آزادی‌خواهان رهسپار تهران شد و در پایتخت انتشار روزنامه را از سر گرفت. 
حبل المتین تهران را 4 بار به توقیف کشیدند: نخستین بار به انگیزۀ حمله به سیاست روس در ایران در جمادی‌الاول 1325 (نک‍ : شم‍ 73) که به نشانۀ همبستگی، اعتصاب سراسری روزنامه‌ها و چاپخانه‌های تهران را در پی داشت. روزنامه پس از 4 روز، جریمۀ نقدیِ اندکی داد و اعتصاب هم پایان گرفت. توقیف دوم در رمضان همان سال (مذاکرات مجلس شورای ملی، 19 رمضان) بود و دلیل آن روشن نیست. بار سوم نکوهش رفتار شیخ فضل‌الله نوری و ملا محمد آملی، دو تن از مجتهدان هوادار محمد‌علی شاه شمارۀ 190 (20 ذیقعدۀ 1325) را گرفتار توقیف کرد. چهارمین توقیف پس از برقراری مجدد مشروطه بود و در پی آن، روزنامه برای همیشه از انتشار باز ایستاد. سبب توقیف نامه‌ای به قلم فرزند سید اسدالله خارقانی در شمارۀ 6 روزنامه در 14 رجب 1327 بود که نویسنده در آن از گشودن ایران به دست عربان به بدی یاد کرده، و برخی از معممان و به‌ویژه ملا قربان علی زنجانی را سخت نکوهیده بود. دادگاه سید حسن را به 23 ماه زندان و 25 تومان جریمۀ نقدی محکوم ساخت؛ اما با اینکه توقیف محترمانه‌اش کوتاه بود و دیوان تمیز در ربیع‌الآخر 1328 او را تبرئه کرد، انتشار حبل المتین را از سر نگرفت (نک‍ : رابینو، 29؛ صدرهاشمی، 2 / 210-212). 

سرلوحۀ حبل المتین تهران به سرلوحۀ روزنامۀ مادر چاپ کلکته مانندگی داشت. روزنامه در 4، و گاه در 6 یا 8 صفحۀ 2 ستونی به اندازۀ 34×21 سانتی‌متر، سال اول در چاپخانۀ فاروس و از سال دوم در چاپخانۀ حبل المتین ــ که متعلق به خود روزنامه بود ــ به چاپ می‌رسید و از شمارۀ 205 (8 ذیحجۀ 1325ق) به‌ندرت عکس نیز چاپ می‌کرد. 
گفتنی است در 27 آبان 1331 روزنامه‌ای به نام حبل المتین با امتیاز فخرالسلطان مؤیدزاده در تهران انتشار یافت و با آنکه خود را ادامۀ انتشار حبل المتین کلکته معرفی می‌کرد (نک‍ : س 61، شم‍ 1)، از نظرهای مختلف روزنامه‌ای مستقل از آن بود و باید جداگانه مورد بررسی قرارگیرد. 

3. دیگر فعالیتهای مؤسسۀ حبل المتین

انتشار موفق حبل المتین کلکته، و نیازهای فارسی‌زبانان جهان و مسلمانان هند، موجب شد که مؤیدالاسلام به نشر این روزنامۀ هفتگی فارسی‌زبان کلکته بسنده نکند و به انتشار یک رشته کتاب و چندین روزنامه و مجله بپردازد که مهم‌ترین آنها، روزنامۀ حبل المتین چاپ تهران بود (پروین، «روزنامه»، 472). دیگر نشریات که همگی در کلکته به چاپ رسیده‌اند، عبارت بودند از: 
الف ـ روزنامۀ هفتگی علمی و ادبی مفتاح الظفر، که از 3 ربیع‌الآخر 1315ق / 10 شهریور 1276 تا 25 جمادی‌الاول 1317 به چاپ رسید و مؤیدالاسلام «سرپرست» و برادرش سید‌ حسن کاشانی «مدیر» آن معرفی شده‌اند (همانجا). نام روزنامه به افتخار مظفرالدین شاه انتخاب شده بود. مفتاح الظفر افزون بر نوشتارهای سادۀ علمی، برخی خبرهای جاری، مطالب تفسیری ـ سیاسی و چند لطیفه نیز چاپ می‌کرد. این روزنامه به چاپ سنگی می‌رسید و دارای تصویر سیاه‌قلم مربوط به مقاله‌های علمی و یا آموزنده بود (نک‍ : کهن، 1 / 166؛ صدر‌هاشمی، 4 / 288؛ پروین، تاریخ، 2 / 452). 
ب ـ روزنامۀ هفتگی آزاد، که از 8 ربیع الآخر 1317ق / 25 مرداد 1278ش / 16 اوت 1899م آغاز به انتشار کرد و به‌ظاهر تنها 3 شماره از آن منتشر شد (رابینو، 15؛ پروین، همانجا). روزنامه، خبری، و دست‌اندر‌کاران و ویژگیهایش همانند مفتاح الظفر بود و مثل آن روزنامه، خود را «روزنامۀ ملی» معرفی‌می‌کرد (صدر‌هاشمی، 1 / 139). 
ج ـ در خلال استبداد صغیر که میرزا رضاخان مدبرالملک هرندی ناشر روزنامۀ تمدن (ه‍ م) چاپ تهران در کلکته به سر می‌برد (نک‍ : پروین، «روزنامه»، 474)، یک شماره از تمدن را به چاپ رساند. در این شماره، مؤیدالاسلام صاحب امتیاز و مدبرالملک سردبیر معرفی‌شده‌اند. 
د ـ 5 عنوان نشریۀ غیرفارسی نیز از سوی مؤسسۀ حبل‌المتین نشر یافته است که به‌ترتیب تاریخ انتشار عبارت‌اند از: روزنامۀ کلکته، به زبان اردو (1317ق / 1278ش / 1899م)؛ مجلۀ ملک و ملت، به زبان انگلیسی (همان سال)؛ چاپ بنگالی حبل المتین (همان سال)؛ چاپ اردوی حبل‌المتین (1292ش / 1913م)؛ و چاپ انگلیسی همان روزنامه (1293ش / 1915م). مجله و روزنامه‌های یادشده تا زمانی انتشار می‌یافتند که حکومت هند انتشارشان را روا می‌داشت و از این‌رو، عمرشان کوتاه بود. دردسرآفرینیهای برآمده از محتوای این 5 نشریه، گاهی دامن حبل‌المتین فارسی را می‌گرفت و موجب توقیف آن می‌شد (نک‍ : همانجا). 

مآخذ

ایران‌پرست، نورالله، «شرح حال آقای مؤید مدیر روزنامۀ حبل المتین»، ارمغان، تهران، 1308 ش، س 10، شم‍ 5-6؛ ب. ش.، «مرده شور هم گریه می‌کند»، ستارۀ سرخ، تهران، 1308 ش، شم‍ 5-6؛ پروین، ناصرالدین، تاریخ روزنامه‌نگاری ایرانیان و دیگر پارسی‌نویسان، تهران، 1377- 1379 ش؛ همو، «روزنامۀ مقدس حبل المتین»، مجلۀ ایران‌شناسی، نیویورک، 1372ش / 1993م، س 5، شم‍ 3؛ حبل المتین، شماره‌های مختلف؛ خان ملک ساسانی، احمد، یادبودهای سفارت استانبول، تهران، 1354 ش؛ رابینو، ی. ل.، صورت جراید ایران و جرایدی که در خارج ایران به زبان فارسی طبع شده است، رشت، 1362 ش؛ رحیم‌زادۀ صفوی، علی‌اصغر، اسرار سقوط احمد شاه، به کوشش بهمن دهگان، تهران، 1362 ش؛ روح القدس، تهران، 1325 ق، شم‍ 14؛ سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368 ش؛ صادق (مستشارالدوله)، صادق، خاطرات و اسناد، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1361 ش؛ صدر هاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، 1362-1364 ش؛ قرآن کریم؛ کتاب آبی، به کوشش احمد بشیری، تهران، 1362 ش؛ کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، تهران، 1357 ش؛ کهن، گوئل، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، تهران، 1363 ش؛ مجدالاسلام کرمانی، «آزادی قلم»، ندای وطن، 1325 ق، شم‍ 143؛ ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، 1363 ش؛ نیز: 

Bennigsen, A. and Ch. Lemercier-Quelquejay, La Presse et le Mouvement National Chez les Musulmans de Russie avant 1920, Paris, 1964; Browne, E. G., The Press and Poerty of Modern Persia, Los Angeles, 1983; Carrère d’Encauss, H., Reforme et revolution chez les Musulmans de l’ empire Russe, Paris, 1981; Sims - Williams, U., «Persian Newspaper Habl-al-Matin», IoLR and OMPB, Newsletter, 1984, no. 32. 
ناصرالدین پروین

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.